شب شفايابی های بزرگ

 

گرونينگ برای مردم سخنرانی می کند

اکنون هوا کاملاً تاريک شده است. از همه سمت چراغ ها و نورافکن های فيلمبرداری روشن شده اند. دوربين های فيلمبرداری با صدای خفيفی بکار افتاده اند. همه ساکت و هيجانزده، چشم هايشان را به بالکنی که برونو گرونينگ به همراه ميزبان، دستياران، و تعدای از شفايافتگان بر روی آن ظاهر شده است، دوخته اند. دقايقی چند به سکوت می گذرد، شفاگر بزرگ سرش را بسوی آسمان بلند می کند. سپس با نگاهی نافذ به چهرۀ تک تک استمدادجويان معتقد، نظر کرده و ارتباط برقرار می کند.

الآن برونو گرونينگ، با صدای گرم و دلنشين و با نشأت از اعتقاد و ايمانی عميق، رشته کلام را به دست می گيرد:

"شفاء جويان عزيز! امروز نيز در اين مکان، همانند روزهای گذشته، مردم دردمند، مردمی فقير و رنج ديده جمع گشته اند و طالب شفاء يابی هستند، و شفاء نيز خواهند يافت. در اين ميان افرادی نيز هستند که فقط از روی کنجکاوی در اينجا جمع آمده اند، و برخی نيز با شکّ و نا باوری به تماشا ايستاده اند. من اين را احساس می کنم، و از ناباوران تمنّا دارم، افکار خود را پريشان نکنند، تأمُّل نموده، و بعد از مُشاهده واقعيّت هائی که رُخ می دهد، خود را شخصاً از حقيقت امر مُجاب نمايند. اينجا، محلِّ نمايش، و شُعبده بازی، و چشم بندی های نازل نيست، موضوع بسی جدّی ست، و رنج دردمندان بسی بزرگ.

من کسی را به اينجا نخوانده ام، بلکه برعکس، من از مردم خواهش نمودم، که تا روز موعود صبر داشته باشند، تا اينکه تحت روالی منظم دريافت شفاء برايشان مقدور گردد. کسی که به من اعتماد ندارد، کسی که معتقد نيست، بهتر است که قدم رنجه مدارد، و به اينجا نيآيد!

من به نيکی می دانم که در حال حاضر، تعدادی از شما در حال پيشواز شفا هستند! من تصميم دارم که در بايرن جنوبی بمانم، و از شما تقضا دارم که تا کسب اجازه رسمی شفارسانی، و ايجاد شفاخانه ها، صبر داشته باشيد. کسی حقّ دريافت شفا را دارد که از ته دل به خدا ايمان داشته باشد. متأسفانه، خيلی ها در طول زمان، و به مرور ايمان خود را از دست داده اند، و يا حتّی آنرا به لجن کشيده اند.

من باز تکرار می کنم: تنها طبيب، طبيب اصلیِ همۀ هست و خدا خواهد بود. خدا! تنها خدا خدا! انسان ها، قادر به مَدد می باشد. و امّا او تنها به آن مؤمنينی که حاضر به طرد رنج های خود هستند، کمک می کند. شما لازم نيست که به گرونينگ اعتقاد داشته باشيد، ولی شما بايستی به او اعتماد نمائيد. تشکّر از آن من نيست، تشکُر و امتنان از آن خدا ست، من فقط ادای وظيفه می کنم!

من به آنهائی که در اين مورد نامطلع هستند، اکيداً توصيه می نمايم، که ترس و پول را در خانه بگذارند، و تنها چيزی که بايد با خود بيآورند، وقت است و درد و آمال. رفتار شما با همنوعانتان بايد انسانی و مودّت آميز باشيد، کج انديشی، نفرت و بد رفتاری را طرد نمائيد، هر گز بُخل نورزيد. بزرگترين و بهترين هديه در اين دنيا، مال مکنت نيست، پول نيست، بلکه سلامتی ست. سلامتی والاتر از هر ثروت و دولت دنيوی ست. شما قبلاً از طرف همکاران من از طرز ايستادن و رفتار مناسب مطلع شده ايد، که با رعايت آن، حدّ اکثر استفاده از اثرکردها، برايتان مُمکن می گردد. هنوز برای من از سوی اوليای امور اجازه نامۀ رسمی جهت شفارسانی توده ای صادر نگشته است. برای من اجازه نامۀ رسمی جهت شفارسانی بسی مهم است. تا کنون چنين بوده است که کسانی که در تماس با من بوده اند، شفا يافته اند. شما نبايستی، دردهای خود را به من توضيح دهيد، من قادر به رويت آن ها هستم، و همه چيز را در باره شما می دانم!"

سپس آقای گرونينگ، با نشان دادن چند نمونه از قابليّت های خود به گفتار خود چنين ادامه داد: هر کدام از شما اکنون آنی را دريافت نموديد، که خواهانش بوديد، ولی تنها آن کسانی مَشمول اين موهبت گشتند، که در باطن خود احساس ارتباط با خدا را داشته اند. من در نظر دارم، با همکاری اطبّا، شفاگاهائی را پايه نَهَم، تا بدين وسيله بتوانم به همه شما بصورت انتظام يافته کمک نمايم. آن هائی که به خاطر بستگان خود به پيش من آمده اند، اعلام می دارم: "من اکنون در پيش ايشانم! اعلام می دارم: از بازگشت به خانه، خواهيد ديد که فرد مورد نظر ديگر همانی نيست که شما قبلاً ترکش کرده بوديد!" مردم، با کف زدن های مُمتد از اين مرد ايثارگر اظهار سپاس گذاری می کنند.

حضور دو نماينده دولتی

ناگاه رئيس پليس شهر مونيخ، بدون اطلاع قبلی، از ميان مردم گام پيش نهاد: "اهالی محترم روزنهَيم! من اجازه ميخواهم، بخاطر آنچه که امروز در اينجا بر من گذشته است، چند کلمه ای بيان بدارم. من امروز در اينجا از سوئی بعنوان يک فرد بيمار، و از طرفی بعنوان ناظر و مأمور دولت حضور يافتم. آقای برونو گرونينگ بدون اينکه مرا لمس کرده باشد، دقيق ترين و بهترين تشخيص مُمکنه را در مورد وضع من ارائه داد، که تا حال به هيچ مُتخصّص و يا پروفسوری مُمکن نگشته بود. من مطمئنم که شفای کامل را دريافت داشته ام، و من اين موضوع را با مقامات بُلندپايۀ دولتی نيز در ميان خواهم نهاد، هر چند آنچه که در اينجا به وقوع می پيوندد، باب طبع بعضی از آقايان نباشد. اساس، کمک به بيماران و دردمندان است. من در چهار سال گذشته، شب و روز در مأموريت بودم، و دراين فاصله به بيماری سختی دچار شدم. بالغ بر نصف ثروت خود را صرف مُداوای آن نمودم. من از طرف خود و از طرف شما صُحبت می کُنم، و می خواهم برای خدمت به انسان های درُستکار و وارسته، سالم بمانم. آقای برونو گرونينگ، من از شما از ته دل سپاسگذارم. خدا شما را همچنان تحت مرحمت خود قرار داده و نيروی قُدسی را از شما دريغ ندارد، تا شما همچنان به کمک های خود به استمدادجويانی که با ايمانی قوی و با دلی گشاده به پيش شما می آيند ادامه بدهيد.

به قابليّت شفارسانی آقای گرونينگ اعتماد کنيد. همگی تقلاء نمائيم تا مُشکلات از سر راه بر داشته شوند، و آقای گرونينگ بزودی به کسب اجازه شفارسانی، رسماً نائل آيد."

در اين حين آقای هانگ، يکی از نمايندگان مجلس بايرن، رو به مردم کرده و چنين بيان می دارد: "من در اصل در نظر نداشتم که در اينجا ايراداتی بکنم، زيرا که من به موضوع برونو گرونينگ بسيار مَشکُوک بودم، و با ناباوری جريانات را تحت نظر داشتم و می خواستم خود را از کمّ و کيف آن شخصاً مُتقاعد سازم. من امروز شاهد آنچنان صحنه های تکان دهنده ای بودم، و چنان متأثر گشته ام که قادر به صحبت بيش از اين نيستم. من از شما استدعا دارم که همگی به رسالت آقای گرونينگ اعتقاد داشته باشيد!" کف زدن هادی پر شور حُضّار.

فیلم مستند

فیلم مستند:
"پدیده برونو گرونینگ"

برنامه سینماها در شهرهای بی شمار دنیا

چاپخانه گرته هویزلر

چاپخانه گرته هویزلر:
مجموعه بزرگی از کتاب ها، مجلات، سی/دی ، دی وی دی و تقویم

fwd

دانشمندان به گفتگو می نشیند: دیدگاه های جالب در مورد طریقه برونو گرونینگ