کلام او “مرض“ را دور می سازد

شفايابی ها همچنان ادامه دارد ـ با وجود محاکمات دادگاهی و ممنوعيّت شفارسانی

Ein Ehepaar dankt Bruno Gröning

صحّت بدنی و تحولات معنوی

برونو گرونينگ با وجود اين مصائب و درگيری ها به فعاليت خود در امر شفاء رسانی همچنان ادامه می دهد. در اين رابطه آقای دکتر هُورستمان، در سلسله نگارشات خود در روزنامه "برگ نوين" تحت عنوان "کلام او مرض را دور می سازد" از جُمله می نويسد:

"صبح فردای آن روز من از هاملِن به سوی اشپرينگه که شهر کوچکی واقع در دايستر است رهسپار شدم. اينجا نيز انجمنی بنام برونو گرونينگ تشکيل يافته است. علّت تشکيل اين انجمن، شفايابی انسان هائی ست که از اين طريق سلامتی خود را بازيافته اند. اينجا نيز من همان چيزی را مشاهده کردم که قبلاً در مناطق مختلف شلِسويگ هُول اِشتَين، آگسبورگ، هامِلن، وين، پلوخينگِن شاهد آن بودم: مردم از جاهای خود بلند شده و به من از شفايابی های خود تعريف می کردند. آن ها اسامی پزشکانی را که قبلاً تحت معالجۀ آن ها قرار داشتند، بر می شمردند. آنها سلامتی بازيافته خود را مرهون شفاعت های برونو گرونينگ می دانستند، و از اين بابت شکرگذاری کرده و همواره حاضر به تأييد دوباره و امضاء قسمنامه بودند.

خانم پنجاه ساله ای بنام يولی پرُونِرت تعريف می کرد: "مفصل های لگن خاصره من از همان سنين طفوليت از جا در می رفتند، بعدها فقط با چوب های زيربغل قادر به راه رفتن بودم. پزشک معالج تنها کاری که می توانست، تخفيف دادن به ناراحتی های من بود. من يکبار در حين سخنرانی برونو گرونينگ، عکسُ العملی در وجود خود احساس کردم. پُشتم که کاملاً خم گشته بود، دوباره راست شد و من قادر به راه رفتن گشتم. از آن تاريخ هيچ گونه ناراحتی نداشته ام."

آقای ويلهلم گابرت می گفت: "مُبتلأ به رماتيسم مفاصل بودم، و همچنين جوشزدگی و آبسه نيز هميشه آزارم می داد. آقای برونو گرونينگ مرا ا ز آن وضع رهائی بخشيد."

آقای کورت سِوِن: "دردهای شديدِ کيسۀ صفرا فقط با تزريق مورفين برايم قابل تحمُّل بود. من از برونو گرونينگ از اينکه مرا از اين درد و عذاب رهانيده، بسيار سپاسگذارم."

آقای روبرت تايس: "من شديداً دُچار مرض قند شده بودم، ولی از آن خطرناکتر سُستی و ضعف عضلاتِ قلبم بود. امروزه هر دو بيماری از بين رفته اند. و من سلامتی خود را مديون برونو گرونينگ می باشم."

اين ها فقط چند نمونه از انبوه شفايابی هائی هست که من شاهد گزارش آن ها از سوی زنان و مردان، کودکان و پيرسالان بوده ام. خيلی ها بيماری هائی که بدان ها مُبتلاء بوده اند را نام می بردند، می شمردند: سردرد، التهابات عصبی، بيماری سياتيک، ناراحتی های کيسه صفرا، بيماری های کليوی، لمسی ، اختلالات قلبی و غيره.

ولی آنچه که مرا بيش از همه تحت تأثير قرار داد بود، تعريف های حُضّار در آن گردهمآئی ها بود. آن ها از تحوّلات درونی خود صُحبت می کردند، از تحوّلات معنويی که توسط برونو گرونينگ به آنها اعطا گشته بود سخن می گفتند؛ خودبينی ها، مال پرستی ها جای خود را به آرامش و صفای درونی و همنوع دوستی داده بود.

اعتماد فرد، موفقيت در امر شفايابی را مُمکن می سازد.

دکتر هُورستمان در ادامه گزارش خود چنين می نويسد: "در طول صحبت هايم با انسان هائی که توسط برونو گرونينگ شفا يافته بودند، اين سئوال در من تقويت می يافت: آيا هر فردی شفا پذير است، آيا هر مرضی قابل شفاء است؟ حدِّ و مرز اين نيروئی که از برونو گرونينگ ساتع ميشود، تا به کجاست؟ آيا در بَطن اين همه قدرت، ممکن است خطری نيز نهفته باشد؟ [...]"

در ديدار آخری خود با برونو گرونينگ اين سئوال را مطرح کردم. او در جواب گفت: "من هرگز نمی توانم کسی را مجبور به عملی بنمايم، هر گاه کسی با طِيب خاطر، خواستار و مُشتاق پذيرش اين نيروی نظم آور نباشد، آن موقع در من نيز آمادگی مُداخله وجود نخواهد داشت. من از اين افراد می خواهم که اين بند اهريمنی را بگُسَلَند و از خود دور بسازند، بندی که مانع پذيرش شفا ست."

من در پايان صُحبتم پرسيدم: امراض دارای شدّت و خطرات گوناگون هستند؛ فرض نمائيم که شخصی به مرض بسيار سختی مُبتلاء ست، و از سوی پزشکان مختلف جواب شده است، و اکنون توسط دکتری که تحت معالجه اوست، از شما می خواهد که سر بالين او بيائيد، آيا شما قادر به ياری چنين کسی می باشيد؟

گرونينگ بدون اينکه مکثی کرده باشد، گفت: " آری، هرگاه خواست چنين بيماری از روی ايمان باشد ، و پزشک معالج به راهی که بيمار انتخاب کرده است اعتماد نمايد، بی شک موفقيت حاصل خواهد آمد. اين اعتماد جمعی (پزشک و بيمار) موجب شکُفتن نيروی غريبی در آن فرد خواهد گرديد. غالباً هر گاه که انسانِ بيمار در عُمق ناميدی و يأس می باشد، و برای نجات خود همچون غريقی به هر چوبکی دست دراز می کند، شفا سريع تر بسراغش می آيد."

فیلم مستند

فیلم مستند:
"پدیده برونو گرونینگ"

برنامه سینماها در شهرهای بی شمار دنیا

چاپخانه گرته هویزلر

چاپخانه گرته هویزلر:
مجموعه بزرگی از کتاب ها، مجلات، سی/دی ، دی وی دی و تقویم

fwd

دانشمندان به گفتگو می نشیند: دیدگاه های جالب در مورد طریقه برونو گرونینگ